
بسم الله الرحمن الرحیم
سؤال: آیا انسان غیر از جسم خود واقعیت دیگری هم دارد؟ چگونه می توان واقعیتی دیگری به نام روح را برای انسان اثبات کرد؟ در صورتی که واقعیتی به نام روح را بپذیریم، چه دلیلی دارد که آن را مجرّد بدانیم؟
جواب: در مورد دلایل وجود و تجرد روح (نفس) به نکات ذیل توجه فرمایید:
۱ ـ همین که انسان هنگام رؤیای صادقه با وجودی که جسمش در رخت خواب است، خود را در مکان دیگری می بیند و پس از مدتی در بیداری با آن صحنه مواجه می شود، دلیل بر این است که بدون این بدن، باز خودش، خودش است و بدنش در حقیقت او دخالت ندارد، بلکه تنها ابزاری در خدمت نفس میباشد.
۲ ـ همین که شما بدن خود را درک میکنید دلیل بر آن است که شما غیر بدنتان هستید؛ زیرا هموراه مُدرِک (درک کننده) غیر از مُدرَک (درک شونده) است. علاوه بر این چون بدن خود را درک می کنید نشان می دهد که روح شما مجرد است. چون علم و درک، مربوط به مادّه نیست و روی همین اساس است که بدن شما، شما را درک نمی کند.
۳ ـ یکی از ویژگی های که بر ما انسان ها عارض می شود، حالاتی چون خوشحالی و غضب است. وقتی در این دو ویژگی دقیق می شویم متوجه می شویم که از سنخ ماده نبوده و مجرد هستند. علت آن هم این است که مادّه دارای بُعد و وزن است و این دو اینگونه نیستند. جایگاه بروز این عوارض روح (نفس) ما انسان هاست و با توجه به قاعده ی هم سنخی بین عرض و معروض، ناچار به پذیرفتن این واقعیت هستیم که نفس (روح) ما مادی نبوده و مجرد است.
حاصل همه ی براهین یاد شده این است که آنچه حافظ شخصیت و عامل وحدت شخصیت «منِ» هر انسانی است، همان «روح مجرد» اوست، نه جسم او. زیرا بدن انسان در طول عمرش مدام در حال تغییر است ولی «منِ» او ثابت است و حتی حرکت های تکاملی روح هم تغییری در «منِ» انسان ایجاد نمی کند. تا جایی که می گوید: من این تکامل را بدست آوردم؛ لذا این روح ثابت انسان پس از جدا شدن از بدن، باز به حیات خود ادامه می دهد.
وقتی متوجه شدیم که نفس مجرّد است، متوجه می شویم که مجرد ـ که از حالات مادی و استهلاکات آن به دور است ـ از بین رفتنی نیست و لذا همواره خواهد بود و با خودش و اعمالش برای همیشه زندگی خواهد کرد. این مطلب همان واقعیت اعتقاد به معاد است.
https://www.hamandishi-dini.ir/?p=154