
بسم االله الرحمن الرحيم
اميرالمؤمنين (عليه السلام) در باب فضيلت سکوت و خاموشي مي فرمايد: «سکوت نشانه ي هوشمندي و ميوه ي خرد است؛الصَّمتُ آيَه النَّبلِ وَثَمَرَهُ العَقلِ.»[۱] سکوت زماني ممدوح است که انسان در عين داشتن قدرت بر سخن گفتن، به خاطر مصلحت مهمتري که در ميان مي بيند لب به سخن باز نميکند و چيزي نمي گويد. اين مصلحت مي تواند، خوف از «گناه و معصيت»، «قساوت قلب»، «رياکاري و خودنمايي»، «قضاوت نا به جا و ناآگاهانه»، «بي احترامي به ديگري»، و … باشد.
در روايات آمده است که سکوت موجب: «رانده شدن شيطان»، «جلب محبت ديگران»، «هيبت و شکوه»، «سالم ماندن از فتنه ها و گرفتاري ها»، «ازدياد انديشه»، «نوراني شدن دل» و … است.
چند نکته:
۱) سکوت به عنوان اصل اولي در رفتار انسان مطرح است. البته گاهي اوقات سکوت نه تنها ممدوح نيست، بلکه گناه و معصيت بزرگي هم به شمار مي آيد. همانند جايي که نياز است از دين خدا، سخن حق و يا مظلومي دفاع کنيم، اما در عين حال بدون جهت سکوت اختيار نماييم!
۲) توصيه به سکوت هرگز به معناي ادا نکردن حق همنشين و دوري گزيدن از معاشرت صحيح با ارحام و ديگر خويشاوندان نيست. برخي از افراد به گونهاي مفرطانه رفتار ميکنند که به بهانهي توصيهي اسلام به سکوت، حق مهمان يا ميزبان خود را ادا نميکنند و با صحبت هاي صميمانه با ديگران رابطه ي عاطفي برقرار نمي کنند. در مسائل اخلاقي مهم اين است که انسان لجام گسيخته شروع به صحبت نکند و هنگام صحبت هم از ذکر خداوند غافل نشود. با رعايت اين دو اصل، صحبت با همنشين نه تنها اشکالي ندارد، بلکه امري پسنده و مورد رضاي الهي هم مي باشد.
۳) برخي از افراد که از هنر معاشرت صحيح با ديگران کم بهره هستند و نمي توانند با سعه ي صدر و رويي گشاده با مردم رفتار کنند؛ انزوا و کم تحملي خود را به حساب دين خدا مي گذارند و دستور به سکوت را بهانه ي رفتار ناصحيح خود قرار مي دهند. اين گونه از افراد، نه تنها خود را از حضور در اجتماع دور نگه مي دارند، بلکه موجب مي شوند تا ديگران هم يا به ديد فردي خشکه مذهب به آن ها بنگرند و يا اين که آن ها را نماد دين ديده و از دين خدا روي گردان شوند!
۴) دستور به سکوت، هرگز بدان معنا نيست که هنر سخن گفتن را در خود تقويت نکنيم و از تکنيک هاي استخدام الفاظ بي بهره بمانيم. درست است که مؤمن کم حرف است، اما هنگام سخن، امير کلام بوده و با دقت و ظرافت بهترين و زيباترين سخنان را بر زبان جاري مي سازد.
[۱] . غرر الحکم، حديث۴۲۲۲٫
https://www.hamandishi-dini.ir/?p=1154