
بسم الله الرحمن الرحیم
جلوه ای از كرامت هاي آن حضرت
۲ ـ «شفا يافتن دختر فلج»
(رـ ا) هستم، از اهالي شوط ماكو. چهار ماه پيش بر اثر يك نوع سرماخوردگي از هر دو پا فلج شدم، خانواده ام مرا به بيمارستان هاي مختلف در شهرهاي ماكو، خوي و تبريز بردند، ولي همه ی پزشكان پس از عكس برداري و انجام آزمايش ها از درمانم عاجز مي شوند و من ديگر نمي توانستم پاهايم را حركت دهم، تا اين كه چهارشنبه ۲۱/۲/۱۳۷۳ در عالَم رؤيا ديدم كه خانمي سفيد پوش سوار بر اسبي سفيد به طرف من آمدند و فرمودند: «چرا از همان ابتداي بيماري به قم پيش من نيامدي تا شفايت دهم؟» با اضطراب از خواب پريدم و جريان خواب را با عمو و عمّه ام در ميان گذاشتم و آن ها نيز بلافاصله مقدّمات سفر به قم را فراهم آوردن. لذا روز جمعه ۲۳/۲/۷۳ ساعت ۳۰/۱۹ به حرم مطهر مشرف شديم. پس از نماز مشغول خواندن زيارت نامه شدم كه ناگهان همان خانمي كه در خواب ديده بودم به گوشم رسيد كه: «بلند شو راه برو كه شفايت دادم» من ابتدا توجهي نكردم و باز مجدّداً همان صدا با همان الفاظ تكرار شد. اين بار به خود حركتي دادم و مشاهده كردم كه قادر به حركت مي باشم و مورد لطف آن بي بي دو عالَم قرار گرفته ام…[۱]
[۱] ـ واحد تبليغات آستانة مقدّسة حضرت معصومه سلام الله عليها سال ۱۳۷۳
https://www.hamandishi-dini.ir/?p=989