
بسم الله الرَّحمن الرَّحیم
أَحَسِبَ النَّاسُ أَنْ يُتْرَكُوا أَنْ يَقُولُوا آمَنَّا وَ هُمْ لا يُفْتَنُونَ * وَ لَقَدْ فَتَنَّا الَّذينَ مِنْ قَبْلِهِمْ فَلَيَعْلَمَنَّ اللَّهُ الَّذينَ صَدَقُوا وَ لَيَعْلَمَنَّ الْكاذِبينَ.[۱]
دانلود فایل کتاب فتنه فردی و اجتماعی
آيا مردم چنين پنداشتند كه به صرف اينكه گفتند ما ايمان (به خدا) آورده ايم رهاشان كنند و هيچ امتحانشان نكنند؟ * و محققا ما اممى را كه پيش از اينان بودند به امتحان و آزمايش آورديم، و همانا خدا دروغ گويان و راستگويان را كاملا مى شناسد.
یکی از عناوینی که بعد از ایمان به خدای متعال در پیش روی خود خواهیم داشت عنوان فتنه است.
فتنه و سنت الهی:
کسی که دارای ثروت است ممکن است همه ی مال و ثروت خود را برای خود نگه دارد و کسی را از آن مال بهره مند نسازد و ممکن است دیگران را هم از خان نعمت خود متمتع ساخته و به آن ها احسان نماید. همچنین کسی که دارای علم و دانش است ممکن است آن علم را به کسی نیاموزد تا تنها خود را یکه تاز آن علم بداند و ممکن است شاگردان مستعدی را فرا خواند و آن علم را به آن ها هم بیاموزد. در این دو مثالی که ذکر شد، ویژگی اوّل حاکی از بخل صاحب مال و علم است که خود، نقص و رذیله ای اخلاقی است، و ویژگی دوم حاکی از … اوست و خود، کمال و فضیلتی اخلاقی به شمار می آید. خداوند متعال دارای جمیع کمالات است و هرگونه نقصی هم از ساحت او مبرّی می باشد. همین ویژگی اقتضا می کند که او فیّاض مطلق بوده، دیگران را هم از کمالات خود بهره مند سازد. بدین مناسبت خداوند مخلوقاتی را خلق کرد و هر مخلوقی با توجه به نقشی که در عالم هستی ایفا می کند دارای ظرفیت خاصی است. حال همه ی این مخلوقات می توانند در حدّ خود نمایشگر کمالی از کمالات خداوند باشند. به عنوان مثال «کوه» مظهر عزت و نفوذ ناپذیری خداوند است و «طاووس» مظهر جمال خدای تعالی می باشد منتهی هر یک از این موجودات به مقدار وسع و ظرفیت خود نامی از نام های خداوند را به نمایش می گذارند و هرگز نمی توانند همهی جمال و عزت الهی را به نمایش گذارند. در میان مخلوقات فقط انسان است که میتواند همه ی اسماء الهی را به نمایش گذارد و در راه دستیابی به این اسماء تا بی نهایت به پیش رود. حتی ملائکهای الهی هم نمی توانند به چنین مقام بزرگی دست یابند. روی همین اساس است که خداوند از انسان به عنوان خلیفه ی خود یاد کرد. البته هر انسانی بالقوّه خلیفه الله است نه بالفعل. به عنوان مثال یک دانه ظرفیت آن را دارد که تبدیل به درختی تنومند گشته و میوه دهد. لذا می توان گفت «این دانه بالقوه درخت است»، هر چند که ممکن است هرگز به کمال خود نرسد و یا این که در نیمه ی راه متوقف شود. هر انسانی می تواند دانشمندی متبحر گردد لذا می توان به همه ی انسان ها هم گفت: «شما بالقوه دانشمندید»؛ اما رسیدن به علم و دانش مستلزم سال ها مطالعه و تحقیق است. انسان ها هم همه بالقوه خلیفه ی الهی هستند منتهی رسیدن به این مقام ایمان و عمل صالح می طلبد.
رسیدن به این مقام منیع مستلزم عبور از راهرو دنیاست. دنیا موقف عمل و اعتقاد پاک است و عبور موفقیت آمیز از این راهرو به انسان کمک می کند تا بتواند به مقام عظیم خلیفه اللّهی نزدیکتر شود. خداوند متعال در بستر دنیا با فراهم آوردن مشکلات و ابتلاءات مختلف، انسان را در معرض فتنه های گوناگون قرار می دهد تا اگر توانست به سلامتی از آن ها عبور کند او را به مقام عالی انسانیت نزدیکتر نماید و با نام «سلام» در بهشت الهی وارد گردد. پس فتنه امری است ضروری و سنت خداوند است و در سنت خداوند هم تغییری حاصل نمیشود. «…وَ لَنْ تَجِدَ لِسُنَّةِ اللَّهِ تَبْديلاً»[۲].
معنای لغوی فتنه:
فتن: الأَزهري و غيره: جِماعُ معنى الفِتْنة الابتلاء و الامْتِحانُ و الاختبار، و أَصلها مأْخوذ من قولك فتَنْتُ الفضة و الذهب إِذا أَذبتهما بالنار لتميز الرديء من الجيِّدِ، و في الصحاح: إِذا أَدخلته النار لتنظر ما جَوْدَتُه، و دينار مَفْتُون.[۳]
فتنه به معنای امتحان، ابتلاء و آزمایش است و اصل آن از این قول گرفته شده است که می گویی: «طلا و نقره را مورد امتحان قرار دادم وقتی که آن ها را در آتش گذاشتم تا در نهایت طلا و نقرهی خالص و ناب را از ناخالص و نامرغوب جدا کنم».
انواع فتنه:
۱٫ فتنه ی فردی. (امتحان فردی)
۲٫ فتنه ی اجتماعی. (غبار آلود شدن فضای جامعه)
http://www.hamandishi-dini.ir/?p=1384