بسم الله الرحمن الرحیم
نهضت امام حسین (علیه السلام) نه تنها مهر رسوایی را بر پیشانی حاکمان اموی زد، بلکه یک کار بزرگ دیگری هم انجام داد. آن کار این است که مهر رسوایی را به پیشانی مدعیان دینداری زد که در شرایط سخت، به امام خود پشت کرده و او را یاری نمی کنند، تا برای همیشه راه دین داران عافیت طلب از مؤمنان راستین جدا شود و نتوانند با حیله و تزویر خود را در جبهه ی مؤمنین راستین واردکنند و دینداری خود را به رخ آنان بکشند.
گاهی اوقات در توصیف افراد و در تبیین حقّانیت آن ها میزان سال هایی که در راه انقلاب در زندان بوده بر می شمارند و در مقام شمارش محاسن سابق او بر می آیند. این کار خوب است اما در مقام تصمیم گیری نهایی باید حال افراد را هم مورد توجه قرار داد. اگر در حال حاضر هم مدافع و پشتیبان ولایت هستند، گذشته ی آن ها مفید و قابل شمارش است، اما اگر متکبرانه پشت به ولایت کرده و راه دیگری را اتخاذ کردهاند، سخن از خدمات گذشته ی آن ها به میان آوردن کاری عبث و بیهوده است.
نمونهی بارز این رفتار شخصی چون زبیر است که در دفاع از پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) ۲۵ زخم برداشت، اما بعدها با پشت کردن به ولایت امیرالمؤمنین (علیه السلام) زحمات چندین ساله ی خود را به هدر داد و خود را در جهنم اعمال خود جای داد.
پیام کربلا به همهی مردم این بود که به دین دارانی که در شرایط سخت روزگار به امام و ولی خود پشت میکنند و دست از حمایت او بر میدارند، دست مسلمانی ندهید و از آن ها دوری گزینید. اگر کسی کربلایی شد نه تنها پشت کردن به ولی در هنگام سختی ها را نشانه ی سیاست مداری نمی بیند، بلکه آن را رسوایی دنیا و آخرت و نشان از بی دینی می بیند.
http://www.hamandishi-dini.ir/?p=285