بسم الله الرحمن الرحیم
پدر و مادر دوست دارند بچه های مؤدبی داشته باشند. مثلا پدر برای این که ببینه فرزندش چقدر مؤدّبه و چقدر به او احترام می گذاره فرزندش رو امتحان می کنه. به فرزندش میگه: «دخترم! یه خودکار آبی برام بیار»! دختر خانم میگه: «باشه پدر جان میارم اما عجله نکن»! اون وقت بعد از دو ـ سه ساعت دیگه بلند شه و برای پدر خودکار بیاره! ممکن هم هست که دختر بلند شه و به جای خودکار آبی، خودکار قرمز بیاره.
پدر به دخترش میگه: «دخترم من خودکار آبی می خواستم!». دختر میگه: «پدر جان می دونم، ولی من خودکار قرمز رو بیشتر دوست دارم».
پدر میگه: «دخترم گفتم برو یه دونه خودکار آبی برام بیار». دختر باز هم بلند می شه و یه مداد برای پدر میاره!
پدر میگه: «دخترم! مگه من خودکار آبی نخواستم؟» دختر میگه: «بله پدر خودکار آبی خواستید، اما حالا مگه فرقی داره. بالاخره با مداد هم میشه نوشت دیگه!»
این رفتارهای فرزند نشون میده که احترام زیادی برای حرف ها و خواسته های پدر قائل نیست.
خداوند متعال هم برای اینکه ما رو امتحان کنه میگه: بنده های من موقع نماز ظهر و عصر شده. بلند شید و نماز بخونید. بعضیا میگن: «به روی چشم!» اما به جای اون که اول وقت نماز بخونند بعد از چند ساعت دیگه بلند میشن و نماز می خونند! (البته همین نماز هم ارزشمنده ولی خیلی زیباست که وقتی خداوند چیزی از ما خواست، سریع موقع اطاعت کنیم)
بعضیها هم میگن: درسته که باید از خداوند به خاطر نعمت هاش تشکر کنیم. اما چه نیازی هست که حتما نماز بخونیم! ما دوست دارید اون جوری که خودمون می خوایم از خدا تشکر کنیم. ما دوست داریم مثلا فقط بگیم خدا دوستت داریم!»
خداوند میگه: «بنده ی من بلند شو و نماز بخون درسته که باید از من به خاطر نعمت هایی که بهتون دادم تشکر کنید، اما من خودم بهتون میگم که چطوری تشکر کنید». باز هم اون بنده خدا میگه: «خدایا ما دوستت داریم اما نمیخوایم نماز بخوانیم، میخوایم یه جور دیگه که خودمون دوست داریم ازت تشکر کنیم!»
تمام این کارها نشانگر این مطلبه که این افراد در برابر خداوند مؤدب نیستند. به جای اینکه خدا رو دوست داشته باشند، خودشون رو دوست دارند. و به جای اینکه از خداوند اطاعت کنند از دل خودشون اطاعت میکنند! پس تلاش کنیم که واقعا خدا رو دوست داشته باشیم و با همه ی وجود به دستورهاش عمل کنیم.
http://www.hamandishi-dini.ir/?p=936