
بسم الله الرحمن الرحيم
قرآن کریم یکی از مهمترین آثار و فواید تشکیل زندگی مشترک را رسیدن به آرامش و سکون معرفی کرده است: «وَ مِنْ آياتِهِ أَنْ خَلَقَ لَكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ أَزْواجاً لِتَسْكُنُوا إِلَيْها وَ جَعَلَ بَيْنَكُمْ مَوَدَّةً وَ رَحْمَةً إِنَّ في ذلِكَ لَآياتٍ لِقَوْمٍ يَتَفَكَّرُون؛ و از نشانه هاى او اين است كه همسرانى از جنس خودتان براى شما آفريد تا در كنار آنان آرامش يابيد، و در ميان شما مودّت و رحمت قرار داد در اين نشانه هايى است براى گروهى كه تفكّر مى كنند!».[۱]
وجود همسر و زوجی با این ویژگی ها برای انسان ها که مایه ی آرامش زندگی آن ها است یکی از مواهب و نعمت های بزرگ الهی است. علت این آرامش را هم باید در این امر مهم جستجو کرد که زن و مرد در بستر ازدواج مکمّل نقص های یکدیگر و مایه ی شکوفایی استعدادها و نشاط یکدیگر هستند. پر واضح است که وقتی دو موجود مکمّل یکدیگر باشند، باید جاذبه ی نیرومندی هم میان آن ها برقرار باشد.
تفاوتهای «مودّت» و «رحمت»:
«مودّت»، انگیزه و ارتباط در آغاز کار است، اما در پايان كه يكى از دو همسر ممكن است ضعيف و ناتوان گردد و قادر به خدمتى نباشد «رحمت» جاى آن را مىگيرد.
«مودّت» در مورد بزرگترها است که می توانند نسبت به یکدیگر خدمت کنند، اما کودکان و فرزندان کوچک در سایه ی «رحمت» پرورش می یابند.
«مودّت»، محبت طرفینی است، اما رحمت یک جانبه و ایثارگرانه است؛ زیرا برای بقای یک جامعه گاه خدمات متقابل لازم است که سرچشمه ی آن «مودّت» است و گاه خدمات ایثارگرانه و بلاعوض که خواستگاه آن «رحمت» است.
برای اینکه انسان ها در کنار یکدیگر زندگی خوب و پر محبّتی داشته باشند، و در جامعه با ایثار، فداکاری و گذشت رفتار نمایند، باید از دو عنصر «مودّت» و «رحمت» برخوردار باشند. پیوند زناشویی بهترین بستر برای «ایجاد» یا «تقویت» این دو خصلت انسانی در تک تک افراد جامعه است و اگر چنین پیوندی نبود، مردم جامعه تبدیل به موجوداتی خشک و بی روح شده و به جای محبت و تحمل ناشکیبایی ها، در دام خودخواهی و خودمحوری گرفتار می شدند و جز خود به چیز دیگری نمی اندیشیدند. با توجه به این مطلب پیوند زناشویی، زیباترین راه برای برون رفت از خودخواهی و خودمحوری و ورود در عرصهی مبارک مهر و محبت و صمیمیت در حق دیگران است.
بسیار قابل توجه است که دو انسانی که هرگز یکدیگر را ندیده و با روحیات یکدیگر آشنایی ندارند، به محض اجرای صیغه ی عقد و آغاز پیوند زناشویی، چنان مهر و علاقه ای نسبت به یکدیگر پیدا می کنند که نمونه ی چنین مهری را در رابطه با هیچ شخص دیگری تجربه نکرده و نخواهند کرد. در پس این حادثه ی عجیب و شگرف، تنها دست رحمت خدای یکتا را باید دید. دستی که با القای چنین مودّت و رحمتی انسان ها را به پیوند زناشویی دعوت میکند تا در بستر آن ضمن تکثیر نسل به آرامش و سکون رسیده و جامعه ای سرشار از انسانیت و محبت بر پا نمایند. این امر از آیات و نشانه های خداوند است و تعمّق در ظرافت ها و بزرگی آن، انسان را به تعظیم و تحسین خدای یکتا فرا می خواند و بیش از هر چیز رحمت وسیع و حکمت پی پایان او را به ما می نمایاند.
همان گونه که بیان شد، قرآن کریم هدف اصلی از ازدواج را رسیدن به آرامش و سکون معرفی می کند و روایات هم «بدست آوردن نیمی از دین» و «نا امیدی شیطان از حیله و مکر» را به عنوان میوه های ازدواج معرفی می کنند. اما سؤالی که جا دارد در این جا مطرح شود این است که چرا برخی از زوج های جوان، از «اضطراب و نگرانی»، «ضعف ایمان و معنویت» و «فقدان آرامش روانی» شکایت میکنند و برخی هم بر این باور هستند که در دوران مجردی روزگار بهتری داشتند و اکنون که ازدواج کرده اند هم از خداوند دورتر شدهاند و هم از آرامش و راحتی!
به راستی علت این مشکل چیست؟
این مشکل علت های مختلفی دارد که در مبحث خواستگاري به برخی از آن ها اشاره شده، اما مهمترین مسئله ای که جا دارد در این نوشتار مطرح شود این است که کانون خانوادگی عرصه ای برای کنار گذاشتن «خود محوری» و «خودخواهی» و ورود مبارک به عرصه ی «ایثارگری» و «محبّت» می باشد. برخی از جوان ها ازدواج می کنند، اما حاضر نیستند از لاک خودمحوری بیرون آیند و به جای توجه به علایق و سلایق معقول طرف مقابل، انتظار دارند تا علایق و سلایق شخصی خود را به طرف مقابل تحمیل نمایند و او را وادار به پذیرش آن ها نمایند. چنین افرادی به جای آن که متواضعانه در صدد آگاهی و رعایت حقوق طرف مقابل برآیند، متکبرانه تنها از حقوق خود دم می زنند و از طرف مقابل انتظار دارند تا بدون کم و کاست آن ها را رعایت نماید.
درست است که خدای متعال به محض پیوند زناشویی میان دختر و پسر «مودّت» و «رحمت» قرار می دهد تا سرمایهی معنوی بزرگی برای تداوم زندگی داشته باشند، اما حرکت نکردن در مسیر این موهبت الهی و رعایت نکردن اصول زندگی مشترک و نیز عدم توجه به حقوق طرف مقابل موجب می شود تا این موهبت الهی تضییع شود و چهرهی زیبای آن در پس خودخواهی های زن و مرد به فراموشی سپرده شود. در بستر چنین خانواده ای نه تنها نمی توان به آرامش و سکون بار یافت، بلکه معصیت حقوق ضایع شده ی طرف مقابل، و نیز دغدغه ها و کشمکش های زندگی، انسان را دچار التهاب و سردرگمی کرده و این نعمت برگ الهی را تبدیل به عذابی گرفتار کننده می نماید.
در این سلسله مطالب به لطف و توفیق الهی مطالبی در رابطه با «اصول زندگی زناشویی» مطرح مي شود تا راه گشایی برای بهره گیری مبارک از این موهبت عظیم الهی باشد.
انشاء الله
[۱] . سوره ی روم، آیه ی۲۱٫
http://www.hamandishi-dini.ir/?p=1660